موهای سفیدی که لابلای موهایمان داریم ... تاوان حرفهایست که نمیتوانیم بزنیم ولی به همه می گوییم ارثیست! 
  
  
  
  
  
  
  اعتراف: هر چند میدانم موهایم از قبل سفیدتر خواهد شد...


حرف هایی ک باید به "تو" بگویم...
  حرف های عاشقانه!!!...حرف های تکراری...پوچ, چندش آور, لوس و احمقانه...
  عزیزم...ببخش, این تمام حسی است که به این حرف ها دارم.
  من آن دختر شاد سبک سر هیجان زده نیستم که وقتی برایم دلبری میکنی, دلم غنج برود و مدام قربان صدقه محبت مردانه ات برم...یا وقتی از غم های دلت میگویی, دم از ادراک بزنم و تو به این ببالی ک بمن تکیه کرده ای...
  نه!
  من از این کلیشه ای های دستمالی شده که در دهان هر دختر بچه ای میچرخد و هر تازه به دوران رسیده ای آن ها را نشخوار میکند, متنفرم...حرف های صد من یه غاز که تنها به درد همخوابی های دو دقیقه ای این قماش آدم ها میخورد...
  من ترجیح میدهم به سبک خودم عاشقت باشم...از من نخواه شبیه دیگران شوم... 
 یا برای جلب نظرت حرف های این چنینی برایت بالا بیاورم...
  از من نخواه به دروغ بگویم تو همه چیز من هستی...و در حالی که نیستی...
  تو بخشی از بودن منی...نه تمام آن...
  این را بپذیر و از اینکه بخشی از قلب این دختر سخت را بدست آورده ای خوشحال باش ...
  بهترینم...
  من همینطور دخترانه دوستت دارم...ساکت ,آرام ,سربه زیر...و مداوم.
  نه به یک غوره ای سردی ام میکند و نه به یک کشمشی گرمی...نه نبودن های گاه و بیگاهت را دلهره میگیرم...نه بودن هایت را ذوق زده میشوم
  پس لطف کن از لابلای سکوت هایم حرف هایم را بخوان... و دوست داشتن را ادراک کن...و نخواه این عشق را مدام زیر پایت ذبح کنم...عشقی که در این میان میخواهم همانطور که متولد شده, مقدس بماند.
  من تو را...غرور مردانه ات را میفهمم...اما تو بیش از من متوجه دختر بودنم باش...
  این را که خواندی, به رویم نیاور... 
  
  
  
  
  
  تقدیمیه:این را برای کسی خواهم نوشت...کی و کجا؟!...نمیدانم.